در کلاس دوم دبستان یک معلم بد اخلاق داشتیم که متاسفانه همیشه ما را تنبیه بدنی می کرد و یک جورایی از انجام این کار لذت می برد. ما تمام تلاش خود را می کردیم که کاری نکنیم که خدایی نکرده مشمول کتک های مریض گونه او شویم. با این حال بعضی وقت ها ناخواسته از کتک های او بهره می بردیم. یک روز که یادم نیست چرا آنقدر عصبانی بود، خشم خانم معلم شامل حالم شد و من رو پای تخته برد و با خط کش ده بار کف دستم کوبید. سپس خودکار خود را در بین انگشتان من قرار داده و آن را به قدری فشار داد که من از شدت درد مثل مار به دور خودم می پیچیدم. بعد از اینکه سر میز خودم برگشتم، با عصبانیت داد زدم بدجنس و بد ذات. اما آن روز فقط با اخم به من نگاه کرد. در پایان سال من تنها کسی در کلاس بودم که نمره انضباطم کم شده بود. خانم معلم باعث نمره انضباط 15 من شد».
در حکایت بالا تمام بچه ها نمره خوبی از انضباط گرفته بودند و تنها آن کودک با گفتن سخنان نامناسب به معلمش باعث کم شدن نمره انضباط خود شده بود.
تاج فراموش نشه 🤩